۲۰سالگیم

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

نمیدونم الان ک داری این نوشته رو میخونی چند سالته

یا من چند سالمه

اصلا داری اینو میخونی یا ندادمش بهت یا اصلا نیستی که بدمش بهت

ولی امروز مامانت ۲۰ساله شد

اره خیلی روزِ قشنگیو تصور میکردم

کیکو جشنو بوسو ارزو و فلانو

ولی پسرم زندگی فیلم سینمایی نیست

حداقل برا ما نبود

یا اگرم بود ازین فیلمایی بود ک توو پایین شهره و پر از بدبختیو غم و مشکل

نه که فکر کنی از مامانبزرگ بابابزرگت ناراحتما.اصلا.ازونا توقعی ندارم که.انقد مشکل دارن که.ولی میدونی چیه؟یه چیز قشنگ تر تصور میکردم امروزو.ینی نه اینجوری خشک و خالیو با دعوا و ...

کاش امروز میرفتم بیرون با بچه ها.کاش خونه نمیموندم و از فرط غصه سردرد و بدن دردو حالت تهوع و شکم درد نمیگرفتم

امروز تبریکِ زیادی نداشتم.فک کنم تقریبا ۶تا تبریک بود.میدونی باز قانع نشدم.کاش یکی بود یه چیزی میفرستاد دم درمون.سورپرایزم میکرد.گلی کادویی چیزی.بعد من میشستم هی فک میکردم.هی فک میکردم.ببینم اینو کی فرستاده.مهم نبود کی فرستاده ها مهم این بود ک یکی این کارو برام بکنه،ک نکرد..

بگذریم

هر روز ک میگذره بیشتر سعی میکنم که توقعم رو از ادما به صفر برسونم.صفر مطلق.حتی از خانوادم.دوستام.عشقم.ببخشید عشقِ اولم یا عشق سابقم.نمیدونم تو الان میشناسیش،ما میبینمیشون یا نه،رابطمون چطوریه.هر چی.ولش کن.مهم نیس که

دو دیقه اومدم باهات حرف بزنما.نشستم یه ریز درباره ی ناراحتیام حرف زدم

پسرم،فقط یه چیزیو از من بخاطر داشته باش.سن فقط یه عدده.سن مهم نیس.مهم اینه که توو هر شرایطی خوب بمونی.به پوستت برسی،به تیپت و از همه مهم تر به روحیه ات.نزار هیچ چیزی توو هر شرایطی ناراحتت کنه یا اعصابتو به هم بریزه یا زندگیتو متوقف کنه.هیچ چی ارزششو نداره پسرم که.از من به تو نصیحت❤

دوست دارم❤

تنهاییام...
ما را در سایت تنهاییام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tanhaeeiam بازدید : 168 تاريخ : پنجشنبه 16 اسفند 1397 ساعت: 21:36